جستجو
موضوعات
چند اصطلاح و عبارت درباره ” خواب” به انگلیسی
1. fall asleep (یکدفعه خوابیدن – کسی خواب بردن)
She always falls asleep during lectures.
موقع کنفرانس ها همیشه خوابش میبره
۲٫ feel sleepy ( احساس خواب آلودگی کردن)
I am feeling so sleepy today.
امروز خیلی خوابم میاد
۳٫ take a nap (چرت زدن)
I like to take a nap every day after lunch.
هر روز بعد از نهار دلم میخواد یه چرتی بزنم
۴٫ pull an all-nighter (شب زنده داری کردن – تمام شب بیدار بودن)
I pulled an all-nighter to study for my math exam.
تمام شب بیدار بودم که برای امتحان ریاضیم درس بخونم
۵٫ stay up late (تا دیروقت بیدار موندن)
My dad always stays up late and watches football match.
بابام شب ها تا دیروقت بیدار میمونه و فوتبال میبینه
۶٫ get up at the crack of dawn (خروس خون بیدار شدن ، کله سحر بیدار شدن)
I used to get up at the crack of dawn every day.
هر روز خروس خون از خواب بیدار میشدم (عادتم بود هر روز خروس خون از خواب بیدار شم
گردآوري و تنظيم: www.majazionline.ir
1067 | جمعه 21 تیر 1392 | majazionline | نظرات (0) | موضوع(اصطلاحات زبان انگلیسی) |
1 - نظرات اسپم و تبليغاتي تاييد نخواهد شد.
2 - فقط نظراتي که جنبه عمومي داشته باشند تاييد و منتشر مي شوند.
3 - نظرات فينگليش تاييد نخواهند شد.
4 - هرگونه درخواست و يا حل مشکلات فقط در انجمن امکان پذير است.
5 - لطفا انتقادات و پيشنهادات و همچنين درخواست هاي خود را از بخش هاي تماس با ما و درخواستي ها ارسال نماييد.